ترید یک مفهوم اقتصادی اساسی است که شامل خرید و فروش کالاها و خدمات، با غرامت پرداختی توسط خریدار به فروشنده، یا مبادله کالا یا خدمات بین طرفین است.
فهرست مطالب
به طور کلی تجارت بینالمللی، بازاری با رقابت بیشتر و در نتیجه قیمتهای رقابتیتر است که محصول ارزانتری را برای مصرفکننده به ارمغان میآورد.
در بازارهای مالی، مانند بورس ، فارکس ، ارز دیجیتال و …. ترید به خرید و فروش اوراق بهادار، مانند خرید سهام در کف بورس نیویورک (NYSE) اشاره دارد.
تجارت و ترید به طور کلی به مبادله کالاها و خدمات، اغلب در ازای پول اشاره دارد. ترید و معاملهگری ممکن است در داخل یک کشور یا بین کشورهای تجاری صورت گیرد. اقتصاددانان از تجارت آزاد بین کشورها حمایت میکنند، اما این حمایتگرایی ممکن است خود را به دلیل انگیزههای سیاسی، با “جنگهای تجاری” نشان دهد؛ برای آشنایی بیشتر در این زمینه با ما در ابزار ترید همراه باشید.
ترید چیست و چگونه کار میکند؟
ترید و معاملهگری جهانی بین کشورها به مصرفکنندگان و کشورها این امکان را میدهد که در معرض کالاها و خدماتی قرار بگیرند که در کشورهای خودشان موجود نیست. تقریباً هر نوع محصولی در بازار بین المللی یافت میشود: مواد غذایی، پوشاک، قطعات یدکی، روغن، جواهرات، شراب، سهام، ارز و آب. خدمات نیز معامله میشود: گردشگری، بانکداری، مشاوره و حمل و نقل.
کالایی که به بازار جهانی فروخته میشود صادراتی است و کالایی که از بازار جهانی خریداری میشود وارداتی است. واردات و صادرات در حساب جاری یک کشور در تراز پرداختها منظور میشود.
تجارت بینالملل نه تنها منجر به افزایش کارایی میشود، بلکه به کشورها امکان میدهد در اقتصاد جهانی مشارکت کنند و فرصت سرمایهگذاری مستقیم خارج (FDI) را تشویق میکند، که مقدار پولی است که افراد در شرکتهای خارجی و سایر داراییها سرمایهگذاری میکنند.
بنابراین، در تئوری، اقتصادها میتوانند کارآمدتر رشد کنند و به راحتی به شرکتکنندگان اقتصادی رقابتی تبدیل شوند. برای دولت پذیرنده، سرمایه گذاری مستقیم خارجی وسیله ای است که از طریق آن ارز و تخصص خارجی میتواند وارد کشور شود.
اینها سطح اشتغال را افزایش میدهد و از نظر تئوری منجر به رشد تولید ناخالص داخلی میشود. برای سرمایه گذار، FDI گسترش و رشد شرکت را ارائه میدهد که به معنای درآمد بالاتر است.
کسری تجاری وضعیتی است که در آن یک کشور بیشتر از درآمد حاصل از صادرات کل خود، برای کل واردات از خارج هزینه میکند. کسری تجاری بیانگر خروج ارز داخلی به بازارهای خارجی است. این ممکن است به عنوان تراز منفی تجاری (BOT) نیز نامیده شود.
مزیت نسبی: افزایش کارایی ترید در سطح جهانی
تجارت جهانی، در تئوری، به کشورهای ثروتمند این امکان را میدهد که از منابع خود – اعم از نیروی کار، فناوری یا سرمایه – به طور کارآمدتر استفاده کنند. از آنجایی که کشورها دارای داراییها و منابع طبیعی (زمین، نیروی کار، سرمایه و فناوری) متفاوتی هستند، ممکن است برخی از کشورها همان کالا را با کارایی بیشتری تولید کنند و در نتیجه آن را ارزانتر از سایر کشورها بفروشند.
اگر کشوری نتواند کالایی را به طور موثر تولید کند، میتواند آن کالا را از طریق تجارت و ترید با کشور دیگری به دست آورد. این به عنوان تخصص در تجارت بین المللی شناخته میشود.
تئوری مزیت نسبی به توضیح اینکه چرا حمایتگرایی معمولا ناموفق است کمک میکند. طرفداران این رویکرد تحلیلی، بر این باورند که کشورهایی که در تجارت بینالمللی دخیل هستند، از قبل برای یافتن شرکایی با مزیتهای نسبی تلاش کردهاند.
اگر کشوری خود را از یک توافقنامه تجارت بینالمللی خارج کند، اگر دولت تعرفههای گمرکی وضع کند، ممکن است منفعت محلی در قالب مشاغل و صنعت جدید ایجاد کند. با این حال، این یک راه حل بلندمدت برای یک مشکل تجاری نیست. در نهایت، آن کشور نسبت به همسایگان خود در مضیقه خواهد بود: کشورهایی که قبلاً بهتر میتوانستند این اقلام را با هزینه فرصت کمتر تولید کنند.
انواع روشهای ترید و معامله گری
امروزه به دلیل اینکه بازارهای مالی هوشمندتر از قبل شدهاند، برای کسب سود مستمر در این بازارها میبایست بر اساس روانشناسی معاملاتی خود دست به معامله در بازارهای مالی بزنیم.
پوزیشن تریدینگ (Position Trading)
در این مقاله با مفهوم کلی ترید، آشنا شدیم؛ به عنوان اولین روش ترید میتوانیم پوزیشن تریدینگ را معرفی کنیم که طولانیترین بازه معاملهگری را شامل میگردد، طیف این بازه میتواند از ماه تا سال نیز گستردگی داشته باشد.
به طور معمول پوزیشن معاملهگران که به تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال (بنیادی) مسلط هستند از این روش استفاده میکنند با هدف رسیدن به سود از طریق روندهای بلند مدت میباشند که این اتفاق سبب میشود که نوسانات قیمتی که در کوتاه مدت رخ میدهد، تاثیری بر معاملات این افراد نداشته باشد.
میان پوزیشن تریدینگ و سرمایهگذاری شباهتهایی وجود دارد که از جمله شباهتها میتوان به خرید سهم و نگهداری آن در طولانی مدت با هدف کسب سود اشاره نمود. ولی تفاوت این دو روش در این است که در روش پوزیشن تریدینگ میتوان از هر دو جهت روند که روند صعودی و روند نزولی است، هم سود دریافت کرد.
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
در این روش از معاملهگری که به سوئینگ ترید معروف است و در بعضی مواقع به آن روندگیری نیز میگویند، معاملات شخصی است که در بازههای زمانی روزانه و هفتگی انجام میپذیرد. تریدرانی که از سوئینگ ترید در بازار بورس استفاده مینمایند، معمولا از تحلیل تکنیکال به منظور رفتارشناسی قیمتها و یافتن نقطه ورود به معامله و کسب سود استفاده میکنند.
به طور کلی معاملهگرانی که از سوئینگ ترید استفاده میکنند، هنگامی که سهم یا دارایی تحت معامله به یک قیمت خاصی میرسد که از قبل درباره آن طبق تحلیلهای خود بررسی کرده بودند، اقدام به فروش و خروج از بازار میکنند.
دی تریدینگ (Day Trading)
دی تریدینگ (معامله روزانه) همانگونه که از نامش پیداست معاملات بصورت روزانه مدیریت میشود و بازههای تحلیل آن نسبت به پوزیشن تریدینگ کمتر و سوئینگ تریدینگ بیشتر است. در این روش تریدر با بهرهگیری از تحلیل تکنیکال و بررسی روند قیمتی تصمیم میگیرد که سهم خود را بخرد یا آن را به فروش برساند.
به دلیل اینکه فعالان بازار، معاملات خود برای بازههای کوتاهی نگهداری میکنند، در این روش نوسانات قیمتی بسیار بالایی را تجربه نمیکنند و اغلب معاملهگران در این روش به کسب سودهایی کم با سرمایههای بالا تمرکز دارند.
اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading)
اسکالپ یا اسکلپ تریدینگ نیز که به تیغزنی بازار یا نوسانگیری نیز معرفی میشود، روش دیگری از معاملهگری است که در آن تریدر در دورهای کوتاه اقدام به خرید و فروش چندین سهم یا دارایی میکند؛ در اسکالپ تریدینگ، کمترین دوره زمانی تغییر قیمتها برای انجام معامله مورد استفاده قرار میگیرد.
سودی که در این نوع معاملات به دست میآید، بسیار ناچیز است ، که دلیل آن ورود کردن به معاملات با حداقل سرمایه است بنابراین فرد باید سهمهای بسیاری را معامله نماید تا اینکه در مجموع به سود قابل توجهی دست پیدا کند. در میان روشهای ترید، نوسانگیری از پر ریسکترین روشهاست چونکه در این روش معاملات با سودهایی کم و به تعداد بالا انجتم میپذیرند و در این میان کافیست که با انجام یک اشتباه در قرار دادن حد ضرر، زیانی بزرگ رخ دهد تا سودی که معاملهگر بدست آورده است، از بین برود.
ارز به عنوان وسیله ای برای تسهیل ترید
پول، که به عنوان یک واحد حساب و ذخیره ارزش نیز عمل میکند، رایجترین وسیله مبادله است که روشهای مختلفی را برای انتقال وجه بین خریداران و فروشندگان، از جمله پول نقد، نقل و انتقالات ACH، کارتهای اعتباری و وجوه سیمی ارائه میدهد. ویژگی پول به عنوان ذخیره ارزش همچنین تضمین میکند که وجوه دریافتی توسط فروشندگان به عنوان پرداخت برای کالاها یا خدمات میتواند برای خریدهایی با ارزش معادل در آینده استفاده شود.
معاملات پایاپای
به معاملات بدون نقد که شامل مبادله کالا یا خدمات بین طرفین میشود، معاملات پایاپای گفته میشود. در حالی که مبادلات پایاپای اغلب با جوامع بدوی یا توسعه نیافته مرتبط است، این معاملات توسط شرکتها و افراد بزرگ نیز به عنوان وسیله ای برای به دست آوردن کالا در ازای داراییهای اضافی، کم استفاده یا ناخواسته استفاده میشود. به عنوان مثال، در دهه 1970، شرکت پپسی یک قرارداد مبادله ای با دولت روسیه برای تجارت شربت کولا با ودکای Stolichnaya تنظیم کرد. در سال 1990، این قرارداد به 3 میلیارد دلار افزایش یافت و شامل 10 کشتی ساخت روسیه بود که پپسی در سالهای پس از توافق، آنها را اجاره یا فروخت.
تفاوت سرمایهگذاری با ترید و معاملهگری
دو نوع بازیگر در بازار سهام وجود دارد، سرمایه گذاران و معاملهگران. اسامی اغلب قابل تعویض در نظر گرفته میشوند. این فرض میکند که سرمایه گذاران و معاملهگران یکسان هستند.
اینطور نیست. تفاوتهای کلیدی بین این دو وجود دارد.
سرمایه گذاری و ترید دو مکانیسم متفاوتی هستند که برای کسب سود در بازارهای مالی به کار میروند. اگرچه ممکن است هر دو سرمایه گذاری و معامله به عنوان بخشهایی از یک فرآیند برای فردی که در بازار مالی نسبتا بی تجربه است به نظر برسد، اما در واقعیت این دو متفاوت از هم هستند.
به طور کلی به کلیه معاملات خرید و فروش که به منظور کسب سود در شرایط اولیه انجام میشود، تجارت (ترید) میگویند.
تجارت و به نقلی ترید از زمان وجود بشریت وجود داشته است و مهمترین پدیده ای است که توسعه اقتصادی جهان را تضمین میکند. به طور کلی 3 موضوع اصلی برای معاملات خرید و فروش در تجارت وجود دارد. اینها؛ تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و واسطهها.
تولیدکنندگان و مصرفکنندگان به طور کلی، و احتمالا همیشه، زمانی که تجارت انجام میشود ملاقات نمیکنند.
در سرتاسر دنیا واسطههایی بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان وجود دارد. مسئولیت عمومی واسطهها؛ این است که اطمینان حاصل شود که دقیقترین تولید به دقیقترین مصرفکننده میرسد، در نتیجه سود بالاتری را ارائه میدهد.
نقطه ضعف معاملهگران شکست خورده
طبق آخرین آماری که از موفقیت تریدهای بازهای مالی منتشر شده است، نشان میدهد که درصد بالایی از افراد در این بازارها قابلیت سود مستمر را ندارند و به نقلی امکان بقا را در آن ندارند. به دلیل اهمیت بالای این موضوع سعی کردهایم در ادامه این مقاله به اشتباهات رایج معاملهگران بپردازیم.
نداشتن روش و روانشناسی معاملاتی شفاف و مشخص
تریدرهایی که به صورت متوالی ضرر میکنند، قیمتهای حیاتی و کلیدی آن سهم یا دارایی دیجیتال را نمیدانند و به مفاهیم حمایت و مقاومت توجه زیادی نمیکنند و با استفاده از الگوها و نمودارها تقریبا نا آشنا هستند. به عنوان اصلیترین نکته باید بدانید که هر فردی که قصد دارد یک معاملهگر حرفهای شود، نمیتواند بدون استراتژی یا روش معاملاتی و یک روانشناسی معاملاتی شفاف در بازار مواج بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … دوام بیاورد.
نبود استراتژی مشخص بر اساس رفتارهای شخصی فرد، سبب میشود که معاملهگر بعد از تجربه چند معامله با ضرر، به این نتیجه برسد که نمیتواند از بازار استفاده کند و باید از آن خارج شود. در حالی که میتواند مطالعه و یادگیری صحیح در زمینههای مرتبط با بازارهای مالی، به نتایج مطلوبی برسد.
نداشتن درکی درست از عملکرد بازارهای مالی
شما هنگامی که در بازارهای مالی همچون بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال در کنار هزاران معاملهگر حرفهای و با تجربه فعالیت می کنید. اکثر معاملهگران با تجربه بازار، نه تنها بسیار هوشمندانه و خوشیار هستند بلکه با تجربه خود میتوانند بهترین عملکرد را از خود بروز دهند.
ریسک بیش از حد و کنترل نشده در یک یا چند معامله
تریدر رویاپرداز و بلند پرواز که امکان دارد به صورت ناخودآگاه در اعمال آن فرد تاثیر بگذارد، به فردی گفته میشود که بیشتر از 10 درصد سرمایه معاملاتی خود را وارد یک معامله میکنند، با امید به اینکه بتوانند سود زیادی کسب کنند. معاملهگرانی که به شکل منطقی مفهوم ریسک در بازارهای مالی را درک کردهاند و پیش از آنکه محاسبه سود معامله، ابتدا ریسک آن را ارزیابی میکنند و برای بقا در این بازار ریسک را مدیریت میکنند.
اگر معامله آنها، ریسک زیادی را برای سبد آنها به همراه داشته باشد، از ورود به آن سرباز میزنند، تا سرمایه از خطر نابودی دور شود. موافقان این نظریه و تریدرهای منطقی، معمولا ریسک خود را زیر 2 درصد حساب معاملاتی خود تعیین میکنند. این فعالیت به آنها این امکان را میدهد که اگر چند معامله را با ضرر به پایان رساندند بدانند که آسیبی جدی به آنها وارد نشده است.
عدم وجود آمادگی و آرامش ذهنی و محیطی
روانشناسی معاملاتی و بازار یکی از مهمترین مباحث معاملهگری میباشد؛ در حالی که بیشتر مردم اهمیت به آن اهمیت نمیدهند و از این رو بدون آمادگی ذهنی وارد معامله میشوند و در بعضی مواقع ممکن است که در مکانهای نامناسبی که تمرکز افراد را به شکل کامل تامین نمیکند نیز دست به معامله میزنند که این کارها سبب میشود، امکان کنترل احساساتی همچون ترس، طمع و سایر احساسات عاطفی از دست برود، و شرایط برای بررسی و معامله برای شما سخت شود.
سوالات متداول
بهترین سبک ترید کدام است؟
به طور کلی نمیتوان هیچ روشی تعیین کرد که برای همه افراد جوابگو باشد را معرفی کرد. هر تریدر و معاملهگر میبایست مجموعهای از قوانین و استراتژیهای مخصوص به خود را داشته باشد؛ چونکه شخصیت، میزان ریسکپذیری، زمان، میزان سرمایه و خیلی موارد دیگر در هر فرد با فرد دیگری تفاوت دارد؛ بنابراین نمیتوانیم نسخهای یکسان را برای تمامی معاملهگران ارائه کرد.
آیا سبکهای معاملهگری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟
خیر؛ چونکه ریسک بازارهای مالی با یکدیگر متفاوت است و در بعضی مواقع ارز با سهام نیز متفاوت عمل میکند و استراتژی متفاوتی را نیاز دارد. ریسک بازار ارزهای دیجیتال به خاطر نوسانات شدیدی که دارد باید استراتژیهای مخصوص به خود را داشته باشد.
استراتژیهای معاملهگری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟
نظم در معاملهگری تا چه حد مهم است؟
نظم اهمیت بالایی در معاملهگری دارد و میبایست بهعنوان یکی از عادتهای معاملهگری تبدیل گردد. اگر ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر را برای ترید انتخاب کنید و روزهای جمعه را نیز به استراحت و تفریح بپردازید، و با صرفنظر کردن از شرایط بازار و فرصتهای بالقوه آن، به این قوانین وفادار بمانید.