هر معاملهگر، استراتژیهای معاملاتی و اصطلاحا روانشناسی معاملاتی متفاوتی دارد که وابسته به تیپ شخصیتی یک معاملهگر شکل میگرد. برخی از سرمایه گذاران میخواهند عمدتا با سود کمتر اما تضمینی معامله کنند. برخی دیگر برای به دست آوردن سودهای کلان، ریسکهای بزرگی میکنند. زمانهایی وجود خواهد داشت که روان و طرز فکر شما درگیر میشود اما قبل از همه ی اینها و ورود به بازار باید بپذیریم که ضرر جزیی از بازار است و نباید روی ما تاثیر بگذارد.
فهرست مطالب
چگونه میتوانید روانشناسی معاملاتی خود را به روشی خوب بهبود بخشید؟! ما در این مقاله از ابزار ترید اطلاعات مفیدی را در اختیار شما قرار خواهیم داد.
اکنون ببینیم روانشناسی در معاملات یا روانشناسی معاملاتی چیست؟
آیا میدانید یکی از عوامل نادیده گرفته شده در معاملات سودآور چیست؟ روان شناسی معاملاتی
بله معامله و تجارت جنبه احساسی دارد. اگر بر جنبه احساسی معامله تسلط داشته باشید، میتوانید همواره سود و مزایای ثابتی داشته باشید. پس در واقع، این نوع تجارت یک قانون است.
آنچه باید در مورد روانشناسی معاملاتی بدانید!
آیا تاکنون شکستهای معاملاتی را دیده اید یا شنیده اید؟ شما باید آنها را جدی بگیرید. اگر بتوانید از کاستیها و اشتباهات دیگران درس بگیرید، به نفع شما خواهد بود.
این باعث میشود متوجه شوید که مشکلات شما ممکن است تا حدودی به فرآیند یا سیستم شما و بیشتر به نحوه برخورد ذهنی شما با بازار مرتبط باشد.
به یاد داشته باشید، اگر رویکرد شما منفی باشد، ضرر خواهید کرد. این در همه زمینهها صدق میکند، نه فقط تجارت. منفی بودن همیشه به این معنی نیست که واقعا انتظار باخت دارید،معاملهگری را تصور کنید که در معاملات بیت کوین خود دچار ضرر میشود که این امر باعث ترس در معاملات او میشود، زیرا در وهله اول ریسک را به طور کامل قبول نکرده است.
لذا یک نگرش برنده باید ایجاد شود مثلا اگر بگوییم 17 برد پیاپی داشتی چطور؟ احتمالا این بهترین احساسی است که میتوانید داشته باشید. به عبارتی این بهترین تجربه در جهان است. احساس میکنید کاملا به بازار مسلط هستید و پول در حال ریختن به حساب شما است.اگر با چنین نگرشی به بازار نگاه کنید، قطعا به این مکان ذهنی خواهید رسید.
با این حال، این بدان معنا نیست که شما همیشه هنگام نزدیک شدن به بازار باید نگرش “من درست میگویم” داشته باشید. شما فقط باید حداکثر سودی را که بازار میتواند برای شما به ارمغان بیاورد را بپذیرید و دچار طمع نشوید زیرا یکی از احساساتی که یک معاملهگر خیلی درگیر آن میشود احساس طمع است.
بدانید که بازار نامحدود است و کسب سود از این بازار به قدری میتواند زیاد باشد که حتی فکرش را هم نمیتوانید بکنید اما برگ برنده معاملهگران موفق در این است که ماهیت این بازار(بازارهای مالی) را به درستی درک کرده اند و میدانند که این بازار بر حسب احتمالات است و هیچ گونه پیش بینی در رابطه با قیمت ارزها یا سهامها یا … نمیتوان کرد بلکه با مدیریت روانشناسی معاملاتی خود میتوانند درصد برد خود را در این بازار بیشتر کنند.
اصول اساسی در روانشناسی معاملاتی مارک داگلاس
1. با روانشناسی معاملاتی “شکاف سود” را با موارد درست پر کنید
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهای خود که در حوزه روان شناسی معاملاتی است معمولا به چیزی اشاره مینماید که آن را “شکاف سود” نامگذاری کرده اند. آنچه مارک داگلاس در مورد آن صحبت به میان میآورد؛ اساساً تفاوت یا “شکاف” بین سود قابل توجهی است که میتوانید با استفاده از یک روش معاملاتی و عملکرد خود به دست بیاورید. معاملهگران اغلب با امیدواری زیاد، شروع به یادگیری و استفاده از یک روش معاملات میکنند. آنها میخواهند درآمدی کسب کنند که بتوانند به آن اعتماد نمود و از معاملات خود نتایجی مطلوب به دست بیاورند.
با این حال، این نتایج فقط زمانی امکانپذیر هستند که شما یک روش مؤثر که دارای نظم و انعطاف است را دنبال نمایید که اکثرا به سادگی از آن چشمپوشی مینمایند و در نتیجه، “شکاف سودی” که مارک به آن اشاره مینماید، را تجربه میکنند. نکته کلیدی آقای داگلاس در مورد شکاف سود، این است که تریدرها معمولاً سعی دارند که خلأ معاملاتی خود را با کسب اطلاعاتی بیشتر در مورد بازارهای مالی، تغییر روشهای معاملاتی، صرف وقت بیشتر در پشت رایانه خود برای معامله، پر نمایند.
با این حال، آنچه که میبایست یاد بگیرند، موضوعاتی همچون روانشناسی معاملاتی و فردی + نحوه تعامل آنها با بازارهای مالی است. اساساً آنها میبایست “مهارتهای ذهنی مناسبی” را به دست بیاورند تا روش خود را آنگونه که باید اجرا نمایند و بیشترین سود را به دست بیاورند تا “شکاف سود” را برای خود پر نمایند.
2. برنده شدن و یک تاجر برنده بودن دو چیز متفاوت هستند
هرکسی، حتی یک کودک 5 ساله، نیز میتواند خودش را در یک معامله پیروز ببیند. برای برنده شدن در یک معامله هیچ احتیاجی به مهارت ندارید و تنها با با کمک شانس میتوانید یک معامله برنده داشته باشید. فقط کاری که شما باید انجام دهید این است که کاربری خود را برای معامله باز کنید و چند دکمه را بعد از یکدیگر فشار دهید و اگر فردی خوش شانس باشید، میتوانید در مدتی کوتاه درآمد زیادی کسب نمایید.
در نتیجه در صورت موفقیت در موارد فوق، کاملا طبیعی است که معاملهگری که هنوز هیچ مهارت و آشنایی با روانشناسی معاملاتی را کسب ننموده است، ذهنیت “پیروزی آسان است” را به دست آورد و گمان نماید که”تأمین هزینههای زندگی از این راه خیلی سخت نخواهد بود.” به همین شکل، فعالیت اکثر معاملهگران شروع میشود. نیازی به گفتن این نکته نیست که این اشخاص با همان سرعتی که ثروتی به دست میاورند و چه بسا با سرعتی بیشتر، آنها را از دست میدهند.
یک معاملهگر یا تریدر برنده مهارتهایی ذهنی برای درک و استفاده از واقعیت دارد که واقعیتی که میگوید هر معاملهای که شما انجام میدهد، یک نتیجه کاملاً تصادفی را دارد. به عبارتی دیگر، آن افراد تا پایان معامله نمیتوانند نتیجه آن معامله را بدانند.
معاملهگران برنده از این موضوع آگاهی کامل دارند. این افراد میدانند که باید با این دیدگاه در بازارهای مالی معامله نمایند و تمام وسوسهها را در هر معاملهای که ایجاد میشود، را نادیده بگیرند. این معاملهگران زمانی قادر به انجام این کار میشوند که نگاه خود را بر روی تصویری بزرگتر متمرکز مینمایند. تصویر بزرگتر، همان واقعیت است که اگر روش خود را بدون وقفه طولانی و بارها و بارها و بارها در یک بازه زمان طولانی در معاملات اجرا نمایند، به سودی بالا دست پیدا خواهند کرد؛ بنابراین، یک معامله برنده را با یک تاجر برنده اشتباه نگیرید. همین موضوع تلهای بسیار آسان برای گیرافتادن است.
3. طبق روانشناسی معاملاتی الگوهای تکنیکال قیمت، به ما نمیگویند “در آینده” چه اتفاقی خواهد افتاد
روشهای تحلیل تکنیکال از هر نوع، برای این موضوع نیست که به ما بگوید حرکت بعدی بازار چیست. همانطور که داگلاس به آن اشاره میکند، این روشها به ما کمک میکنند تا اینکه احتمال موفقیت خود را در یک بخشی از معاملاتمان به نفع خود تغییر دهیم. برخی از پیامدهای عمیق روانشناختی و روانشناسی معاملاتی با این واقعیت همراه است. در نتیجه هر سیگنال خاص، منحصر به فرد و تصادفی است که باید برای اجرا باید حتما با روانشناسی معاملاتی ما همسو باشد. هیچ راه دیگری برای فهمیدن حرکات بازار قبل از وقوع آن، وجود ندارد. به عبارتی دیگر، ماهیت معاملات ما کاملا تصادفی هستند.
4. با روانشناسی معاملاتی به احتمال زیاد فکر کنید، نه به یقین
شاید نکته مشهور مارک داگلاس برای تغییر در ذهنیت معاملهگران این باشد که شما میبایست یاد بگیرید که در چهارچوب احتمالات فکر نمایید. ما پیشتر به این موضوع پرداختیم، اما اهمیت این موضوع بالاست و ما باید درک کنیم که توزیع تصادفی برد و باخت در همه معاملات وجود دارد.
معاملهگرانی که تفکر احتمالی را یاد میگیرند، برخلاف دسته دیگری از معاملهگران که این موضوع را نیاموخته اند، فشار روانی را تجربه نمینمایند چونکه میدانند در همه معاملات آنها خود برنده نیستند. یادگیری فکر کردن به شکل احتمالی سبب میشود که انتظارات ما از معاملات آزاد شود، چونکه شما بر روی نتایج حاصل از کل معاملات متمرکز هستید، نه بر روی نتیجهی یک معاملهی خاص.
معرفی کتاب مارک داگلاس با نام معاملهگر با انضباط
کتاب معاملهگر با انضباط، تجربیات مارک داگلاس در زمینۀ معاملهگری، روانشناسی معاملاتی، نحوۀ خودشناسی، روانشناسی معاملهگری و بازار و به دست آوردن اعتماد به نفس برای افراد آماتور و تازه وارد به بازاهایی همچون بورس، ارز دیجیتال و بازارهای تجارت آزاد را با زبانی رسا و ساده بازگو مینماید.
در کتاب معاملهگر باانضباط، شما خواهید آموخت که چگونه اعتماد به نفس خود را در زمینه تجارت افزایش دهید، نظم و دقت خود را بیافزایید و ذهنتان به بهترین شکل استفاده نمایید. مارک داگلاس مسائل و رویدادهایی که از ذهن انسان نشات میگیرند را از عوامل اصلی در رقابت تنگاتنگ بازار میداند.
در هر معامله، در ازای یک دلار سود که یک معاملهگر کسب میکند، فردی دیگر میبایست ضرر کند. به بیانی سادهتر، میزان سودی که دسته کوچک (دارای سود مستمر) به صورت دائمی از بازار بهدست میآوردند، از حساب معاملهگرهای دیگر به دست میآید.
منظم بودن در کارها، تسلط بر روان خود و مهار عواطف شخصی، از عوامل اصلی موفقیت میباشد. اما این ویژگیها همگی به صورت ذاتی نیستند و باید بخش یا تمامی آن مهارتها را آموخت که نیازمند تمرینهای منظم ذهنی است.
یادگیری این تمرینهای ذهنی معمولا با آزمون و خطا صورت میپذیرد که امکان دارد در بعضی مواقع پرهزینه و سرشار از درد و رنجهای روانی باشد. بزرگترین مشکل این روش در بازار این است که بیشتر مردم، قبل از پایان پروسه یادگیری، تمام سرمایه خود را از دست میدهند و معاملهگرانی هم که سرمایه کافی جهت ادامه این مسیر و معامله را دارند، هیچ وقت از اثرات طولانی مدت و مخرب روانی آن نجات پیدا نمیکنند. پس در نتیجه اگر قصد دارید که معاملهگری کاربلد به حساب بیایید، در ابتدا میبایست، بردبار باشید و عواطف خود را مدیریت نمایید!
داگلاس هدفش از نوشتن کتاب معاملهگر باانضباط در زمینه روانشناسی معاملاتی را اینگونه بیان میکند:
(این کتاب را نوشتم تا هر آنچه که به نظرم از حیاتیترین نیازهای فردی (در معامله) است که قصد دارند به شغل معاملهگری در بازارهای مالی و سهام روی بیاورد را آموزش دهم. توضیح اجمالی راجع به اینکه چگونه با روشی منظم، اصولی و قدمبهقدم، مهارتهای ذهنی لازم برای موفقیت در معاملهگری را یاد بگیرد. روشی موثر که کلید دستیابی به آن فراگیریِ رویکردی جدید در نوع تفکر یا فراگیری یک الگوی فکری نوین میباشد)
داگلاس (یکی از بزرگترین نویسندگان کتب در زمینه روانشناسی معاملاتی و بازار)
بعد از فراگیری تمام مهارتهای این کتاب، به این سطح از آگاهی خواهید رسید که در واقعیت معاملات شما مکانیزمی برای نمایش میزان و معیار شما نسبت به خود است که با جمله (تا چه حد خودتان را دوست دارید!) خلاصه میشود.
به بیانی دیگر، پس از آنکه آموختید که به خودتان اعتماد کنید و همیشه به بهترین نحوی در راستای حفظ منافع خویش گام بردارید، تنها مانع شما در این مسیر بازهم (میزان اعتمادبهنفس شما است).
آیا تا به حال برایتان این سوال پیش آمده است که بالاترین سطح ممکن اعتمادبهنفس در روانشناسی معاملاتی کجاست؟
مارک داگلاس در این رابطه پاسخ میدهد: با شور و شوق به فراگیری آنچه لازم میدانید، میبایست به خود بیاموزید که تمرکز کنید و کاری که نیاز است را انجام دهید و این اشتیاق، منطبق با شما به صورت طبیعی و خودکار با آن سطح از اعتمادبهنفس معین خواهد شد و سبب ارتقا آن در شما خواهد شد.
خواندن کتاب در زمینه روانشناسی معاملاتی
آیا تا به حال کتابهای روانشناسی معاملاتی همچون شعبده باز بازار، هفت گناه کبیره در بورس، ذهن زیبا در بورس، چگونه در بورس 2 میلیون دلار بدست آوردم، مربی معاملهگری روزانه و… را خوانده اید؟ ما شما را به انجام این کار تشویق میکنیم چرا که خواندن این کتابها موجب درک عمیقتری از بازار، روان شناسی معاملاتی و حتی بلاک چین را برای شما فراهم میکند.
با خواندن این داستانهای سرمایهگذاران موفق، متوجه میشوید که چرا آنها مثلا با گرفتن هزار دلار و تبدیل آن به صدها میلیون دلار، سودهای فوقالعاده به دست آوردهاند.
علاوه بر این، این معاملهگران برتر، واقعا به اهداف سالانه خود فکر نمیکنند و به همین دلیل است که هیچ محدودیتی برای درآمد آنها وجود ندارد.
این سرمایه گذاران سیستم خاص روانشناسی معاملاتی خود را دارند و از آن پیروی میکنند. هر چه بازار به آنها ارائه دهد، آن را میگیرند. گاهی اوقات اگر سود غیرمنتظره ای در آینده ببینند، از بازار خارج نمیشوند زیرا نمیخواهند آن را منطقی کنند. آنها فقط از سیستم خود پیروی میکنند و اجازه میدهند همه چیز جریان یابد.
شخصی بود که در سال 2013 به این فکر افتاد که 100٪ در بازار برنده شود. در حال حاضر این مرد به برد 50 درصد دست یافته است. این سرمایه گذار هیچ انتظاری برای درآمد ندارد. او فقط دوست دارد سود کند، اما به غیر از این، نگران چیزهای دیگری است.
لذا این باید طرز فکر و سیستم شما باشد به صورت اختصار باید در روانشناسی معاملاتی شما باشد. اندکی پایین یا بالاتر افتادن نتیجه هدف گذاری است. ممکن است نخواهید شاهد این تغییرات باشید، اما مهمتر از همه این است که، هنگام تعیین اهداف، مثبت باشید.
هنگامی که این نوع سیستم، قوانین و نگرش را داشته باشید، ناگزیر به هدف خود خواهید رسید. چیزی که در پایان پیروز میشود، قدرت پذیرش شماست.
به طور خلاصه روانشناسی معاملاتی در کسب و کار چیست؟
باید بدانید که سیستم فعلی روانشناسی معاملاتی شما ارتباط چندانی با برنده شدن در یک معامله ندارد. همه چیز به این بستگی دارد که چگونه مسئولیت کامل نتایج خود را در معامله بپذیرید. حقیقت این است که بازار آنچه را که میخواهید بخرید به شما میدهد. بدانید که لازم نیست در هر معاملهای حق با شما باشد. شما فقط باید در طول مسیر لذت ببرید در حقیقت چیزی که موجب دوام معاملهگران در بازار میشود این است که ذهن و تمرکز کامل خود را روی یک معامله نمیگذارند و برآیند کلی معاملات آنها است که دارای اهمیت است
در واقع آنها پذیرفته اند که ضرر قسمتی از بازار است و برایند کلی و سود ده بودن حساب در زمان مشخص برایشان اهمیت دارد که این زمان میتواند ماهانه، فصلی ،سالانه یا بر هر شکل دیگر بررسی شود.
تجارت نیاز به دانش خاصی از بازارها و پلتفرم مورد استفاده شما دارد. یک شخصیت فردی نیز بر عملکرد معاملات تاثیر دارد. اما این همه چیز نیست، داشتن برنامه و دانستن استراتژیها و روانشناسی معاملاتی هم کم اهمیت نیست. اما چگونه و چرا؟
منظور ما از روانشناسی معاملاتی مجموعه ای از رفتارها و احساسات معاملهگر است که برای موفقیت یا شکست معاملات یک فرد بسیار مهم است.
در اینجا میتوانیم توانایی حفظ نظم، آمادگی برای ریسک کردن و کنترل احساساتی مانند ترس – طمع – هیجان – تعصب – انتقام و لجاجت را اضافه کنیم.همه اینها بر تصمیمات معاملاتی تأثیر میگذارد.
کنترل احساسات در روانشناسی معاملاتی
2. طمع در روانشناسی معاملاتی: میل بسیار شدید به چیزی است که گاها باعث رفتار غیرمنطقی میشود. به این صورت که برخی از سرمایه گذاران به احتمال زیاد سرمایه گذاریهای پرریسک انجام میدهند یا معاملات را بدون تحقیق قبلی پیش میبرند. منشا طمع در واقع نیازهای سرکوب شده ی یک معاملهگر هست و عدم شناخت خود و بازار
3. هیجان در روانشناسی معاملاتی: این احساس زمانی به سراغ معاملهگر میآید که در معاملات خود دچار چند برد متوالی میشود و این امر باعث میشود معاملهگر دچار هیحان شده و از سیستم خود سرپیچی کند و دست به ریسکهای غیر منطقی در معاملات خود بزند و در آخر هم معاملهگر را با ضرر مواجه میکند.
4. تعصب در روانشناسی معاملاتی : ما باید بدانیم که بازارهای مالی اقیانوسی از فرصتهاست و اصطلاحا هر بازار دارای یک فصل صعود و یک فصل رکود است و برد با کسی است که به موقع بازار را ترک میکند و پول خود را وارد بازار دیگر میکند یا مدتی را به استراحت گذرانده و از سود خود لذت میبرند. نمونههایی از بازارهای مالی عبارت اند از ( بازار ارز دیجیتال – بازار بورس – بازار فارکس )
نقطه مقابل این افراد کسانی هستند که با اعتماد به نفس کاذب بالای خود تا لحظه آخر پای یک بازار میایستند و دچار ضررهای بسیار شدیدی میشوند.
5. حس انتقام و لجاجت در روانشناسی معاملاتی: ما به هیچ وجه نمیتوانیم به بازار جهت بدهیم زیرا که عملا سهم ما در بازار مانند قطره ای در دل اقیانوس است پس عملا جنگ با بازار و انتقام از آن برای جبران ضرر خود کار بیهوده ای است و چیزی جز ضرر را در پی ندارد تنها کار منطقی معاملهگران این است که همواره در جهت بازار پیش بروند و پس از کسب سود خود بازار را ترک کنند.
راز این بازار در استمرار است و نباید عجله کنیم برای پولدار شدن بلکه باید نگاه چند ساله داشته باشیم و و به سیستم و روانشناسی معاملاتی خود پایبند باشیم.
روانشناسی معاملاتی برای شما که در بازار هستید، بسیار مهم است. عملکرد معاملاتی دانستن پلتفرم، شاخصها و داشتن استراتژی همه چیز نیست. بلکه همیشه باید از حال و هوای فعلی خود آگاه باشید. زمانی که احساسات شدیدی مانند طمع یا امید دارید از تصمیم گیریهای تجاری بزرگ خودداری کنید. آنها به شما کمک نمیکنند پول در بیاورید بلکه ممکن است با ضررهای جبران ناپذیری روبرویتان کنند.
سوالات متداول در مورد روانشناسی معاملاتی
روانشناسی معاملاتی چیست؟
روانشناسی معاملاتی جزیی از عاطفه است که در فرایند تصمیمگیری سرمایهگذاران و معاملهگران موثر است روانشناسی معاملاتی در تجارت در مرحله اول تحت تأثیر حرص، طمع و ترس است.
آیا بدون روانشناسی معاملاتی میتوان یک معامله گر سودساز به صورت مستمر شد؟
پاسخ ما به این سوال خیر است؛ بدین شکل که معامله بدون هیچ روانشناسی معاملاتی، محدودیت و مرزی سبب شکست است.
مقاله خیلی کاملی بود
واقعا مممممممنووووون 💖
خیلی متشکرم 💖
مقاله کاربردی بود تشکر 🙂
💖
روان شناسی معاملاتی پر اهمیت تره برای یک معامله گر یا مدیریت ریسک و سرمایه؟
برای یک معاملهگر هم روانشناسی معاملاتی و هم مدیریت ریسک و سرمایه لازمه و همشون به یک میزان لازم دارن
بله کاملا صحیحه
با تشکر از شما